از مسافرکشی تا جنایت / وقتی فقر، خلأ نظارت و هیاهوی رسانه، امنیت را میبلعند
- شناسه خبر: 4656
- تاریخ و زمان ارسال: 17 خرداد 1404 ساعت 6:47
- بازدید : 49
- نویسنده: گلبرگ تبریز

گلبرگ تبریز. طاهره اشرفیان.در روزهای گذشته، قتل تکاندهندهی یک دختر جوان بهدست رانندهای که او را سوار کرده بود، جامعه را در شوک فرو برد. اتفاقی که در نگاه نخست یک فاجعهی جنایی به نظر میرسد، اما در واقع، بازتابی از مجموعهای از بحرانهای ساختاری در جامعه امروز ایران است؛ از فشارهای اقتصادی گرفته تا ضعف نظارت در حوزه حملونقل و کارکرد ناپایدار رسانهها در آگاهیبخشی.
اقتصاد در بحران، جامعه در تلاطم
فشارهای اقتصادی بیامان در سالهای اخیر، تأثیراتی فراتر از سفرههای مردم گذاشتهاند. امروز، فقر تنها محدود به معیشت نیست؛ بلکه به لایههای عمیقتری از حیات اجتماعی نفوذ کرده است. در شرایطی که ادامهی زندگی با دغدغههای معیشتی گره میخورد، مرز میان بزهدیده و بزهکار گاه بهقدری باریک میشود که رفتارهای پرخطر و حتی خشونتآمیز، دیگر با موانع اخلاقی درونی مواجه نیستند.
در این شرایط، فردی که روزی خود قربانی یک نظام ناعادلانه بوده، ممکن است به عامل جنایت تبدیل شود؛ نه به دلیل «شرارت» ذاتی، بلکه از سر خشم، سرخوردگی و طردشدگی اجتماعی. این مسأله نه برای توجیه جرم، بلکه برای درک زمینههای آن حائز اهمیت است. اگر ساختارهای اجتماعی نتوانند امنیت روانی، احساس تعلق و حداقلی از امید را برای مردم تأمین کنند، انتظار کاهش خشونت در چنین بستری بیپایه خواهد بود.
خلاهای نظارتی در حوزه حملونقل غیررسمی
بسیاری از مردم، خصوصاً زنان، به دلیل کمبود وسایل حملونقل مطمئن و مقرونبهصرفه، ناگزیر از استفاده از خودروهای شخصی یا نیمهرسمی هستند. این شیوهی حملونقل اگرچه در ظاهر ساده و در دسترس است، اما در عمل با نقصهای جدی مواجه است: نبود نظارت سیستمی، احراز هویت ناکامل رانندگان، فقدان سیستم هشداردهنده یا دوربینهای امنیتی در خودرو، و نبود مرجعی پاسخگو برای پیگیری شکایات.
این نواقص، فضای مناسبی برای سوءاستفاده افراد سودجو یا دارای سابقه خشونت فراهم میکند. در یک سیستم حملونقل ایمن، نهتنها راننده باید قابل شناسایی و کنترل باشد، بلکه مسافر نیز باید از سازوکارهایی برای اعلام خطر، ردیابی مسیر، یا حتی لغو سفر در شرایط ناایمن برخوردار باشد.
اگر قرار است جان انسانها در اولویت باشد، بازبینی قوانین نظارتی و الزام به استفاده از فناوریهای امنیتی در خودروهای مسافربر، بیش از هر زمان دیگری ضروری بهنظر میرسد.
رسانهها؛ آگاهیبخشی یا تشدید ترس جمعی؟
در پوشش رسانهای این فاجعه، همانطور که انتظار میرفت، جزئیات دلخراش حادثه به سرعت در فضای مجازی و رسانههای رسمی بازتاب پیدا کرد. اما پرسش اساسی این است: این بازتاب تا چه حد به افزایش آگاهی و پیشگیری از تکرار فجایع مشابه کمک کرد؟
متأسفانه بسیاری از رسانهها، بهجای تحلیل زمینههای وقوع چنین حوادثی یا ارائه راهکارهای عملی، صرفاً به بازنشر محتواهای هیجانی، غمانگیز و واکنشهای احساسی اکتفا کردند. این در حالی است که رسالت رسانه، تنها مخابره خبر نیست، بلکه باید بستری برای تفکر، گفتوگوی اجتماعی و مطالبهگری عمومی باشد.
رسانههایی که بتوانند در کنار روایت حادثه، به ریشهیابی آن بپردازند، سازوکارهای پیشگیری را معرفی کنند، و شهروندان را نسبت به حقوق خود آگاه سازند، میتوانند نقش واقعی و مؤثری در ارتقای امنیت اجتماعی ایفا کنند.
حادثهی اخیر، نه صرفاً یک جنایت فردی، بلکه بازتاب ناکارآمدی سیستمهای حمایتی، نظارتی و اطلاعرسانی در جامعه ماست. اگر نهادهای مسئول بهجای واکنشهای مقطعی، به اصلاح ساختارها و بازسازی اعتماد عمومی روی بیاورند، میتوان امیدوار بود که دیگر قربانیانی از این دست، صرفاً به تیترهای زودگذر رسانهای تبدیل نشوند.