تا زنده ایم قدرمان بدانید
- شناسه خبر: 2315
- تاریخ و زمان ارسال: 3 آذر 1403 ساعت 21:48
- بازدید : 53
- نویسنده: گلبرگ تبریز

سرویس فرهنگی گلبرگ تبریز- طاهر خیری.اولین رمانش با عنوان زندگی را از نو آغاز کن نوشت و به چاپ رساند.در سال 72 اثر این نویسنده بهترین رمان در کشور انتخاب شد.این تلنگری بود برای شروع جدی نویسندگی.
از سال 80 که به عرصه نویسندگی وارد شد تا کنون 86 جلد رمان در ژانرهای تاریخی، عاشقانه و اجتماعی به رشته تحریر در آورده است و همچنان قلمش ماناست و می نویسد.صورت پنهان، فرشته، سایه های عشق، آشوبگر، ملکه تنها، عمارت مخوف، مرد بی تکرار و … تنها تعدادی از صدها رمان این نویسنده آذربایجانی و زاده شهرستان اهر است.
اعظم فرخ زاد که به بانوی رمان ایران معروف است به گلبرگ تبریز می گوید در خانواده ای فرهنگی به دنیا آمدم و از 11 سالگی با کتاب و مطالعه مانوس شدم.پدرم شاعر و انسان معتبری بود مخفیانه کتاب های پدر را در زیرزمین خانه مان و زیر نور شمع می خواندم.میگفت شما هنوز کوچک هستید و این کتابها مناسب شما نیست.
این نویسنده یادآور می شود داستان می نوشتم و به مجلات اطلاعات هفتگی و جوانان می دادم برای اینکه پدرم متوجه نشوم با نام مستعار می نوشتم و چاپ میشد.گاهی فقط دو ساعت می خوابیدم با شوق وصف ناشدنی می نوشتم و سرشار از تخیل بودم.
وی می افزاید در طول 25 سال اخیر 3 هزار جلد کتاب و غالبا تاریخی خوانده ام.آنقدر مطالعه کرده بودم که انباشت اطلاعاتی داشتم و موقع نوشتن رمان ها دیگر به اطلاعات اضافی نیاز نداشتم.به طوری که سال حدود 5 رمان نوشتم.
بیشتر رمان های تاریخی این نویسنده مانند نازبانو و بانوی فتنه مربوط به دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار است.اما رمان هایی هم مرتبط با تاریخ فرانسه، روسیه و انگلیس نوشته است.اولین کتابی هم که خوانده رمانی از الکساندر دومای فرانسوی است.او اعتراف می کند فرهنگ و تاریخ کشورهای اروپایی با روح من عجیین شده
این نویسنده اکنون به نام خودش انتشاراتی دارد و با ویرایش، بازنویسی و راهنمایی کردن به کمک نویسندگان تازه کار شتافته است.او به خودش نهیب می زند که باید تجارب و داشته هایم را به نویسندگان جوان انتقال بدهم.
اغلب وقتش به امورات انتشاراتی سپری می شود. فرخ زاد نویسنده ای خودساخته و دارای پشتکار بوده، چون مجوز کتابهایش را با تلاش خودش اخذ نموده است.او دوست داشت عالی و بی نقص بنویسد نه کلیشه ای و کوچه بازاری.
برای بانوی رمان نوشتن و مطالعه کردن حد و مرز و ساعت مشخصی ندارد و بسته به توان و روحیاتش دست به قلم می برد و با کتاب خلوت می کند.می گوید زیاد اهل تلویزیون نیستم و اخبار را از شبکه های اجتماعی پیگیری می کنم.
فرخ زاد بازخورد های زیادی از مخاطبانش می گیرد به خصوص در فضای مجازی پیام ها را دریافت می کند و پاسخ می دهد البته سفارش کتاب هایش هم دارد. از انتقادها استقبال می کند و معتقد است که نقد کردن دلسوزانه ایراد کار فرد رفع می شود. اما در برابر تخریب می ایستد.
این رمان نویس از فضای مسموم فرهنگی استان گله بسیار دارد و اظهار می کند دست های در کار هستند که نمی گذارند نویسندگان و شعرای این خطه پیشرفت کنند.اهالی قلم در آذربایجان شرقی نقد نمی شوند بلکه مورد تخریب قرار می گیرند.به جای اینکه اثر نویسنده نقد شود خود نویسنده مورد هجمه نابخردانه واقع می شود.
به همین خاطر در برنامه های فرهنگی شرکت نمی کنم چون تخریب بسیار است و حمایت کم.به صلاحم است که این حاشیه ها دور باشم و به نوشتن تمرکز کنم.وقتی استان نتواند نویسنده اش را حفظ کند دیگران اینکار را می کنند.وقتی زنده هستیم قدرمان را بدانید.مرده پرستی را چه سود؟
فرخ زاد تصریح می کند به جای لوح های تقدیر کاغذی که هیچ ارزشی ندارند کتابهای اهالی قلم را بخرید و به مردم هدیه بدهید این حمایت واقعی است.اگر مردم و جوانان کتاب نخوانند وقت شان در فضای مجازی به هدر می رود و از کتاب و نویسنده دلزده می شوند.
وی بیان می کند تهران فعالیت داشتم چون تمام موفقیت هایم در این شهر بوده دوست نداشتم تبریز بیایم مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرحوم محمد پور دعوتم کرد و گفت حمایت می کند. البته از اهالی ارسباران و همشهریانم تشکر می کنم که انگیزه دادند و تشویقم کردند که در اینجا بمانم.خدا را شکر کتابی دستم نمانده و همه اش به فروش می رسد چون مخاطبانم را پیدا کرده ام.اکنون ناشران مطرح تهرانی به سراغ من می آیند نه من به سراغ آنها.
اعظم فرخ زاد از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان بانوی نخست تاثیرگذار در آذربایجان شرقی انتخاب شد و در محل استانداری از طرف استاندار وقت مورد تجلیل قرار گرفت.عده ای دوست نداشتند خانمی با 80 جلد کتاب مطرح شود و مدام می گفتند داستان هایت شبیه به هم هستند در حالی که اصلا کتابی نخوانده بودند.
وی تاکید می کند من سعی کرده ام در رمان هایم وقایع تاریخی داخلی و خارجی را به صورت جذاب به خواننده منتقل دهم و خوشبختانه نتیجه اش را هم از طریق بازخورد خوانندگانم دریافت می کنم. رمان آناهیتا که نوشتم کشش و جذابیت دارد و خواننده می خرد و می خواند حتی کتاب دو هزار صفحه ای باشد. داستان اگر داستان خوب باشد مردم استقبال می کنند و ربطی به کوتاه یا بلند بودن آن ندارد.