داستان شهری که بلعیده می شود!
- شناسه خبر: 4170
- تاریخ و زمان ارسال: 27 فروردین 1404 ساعت 17:53
- بازدید : 29
- نویسنده: گلبرگ تبریز

گلبرگ تبریز. احد نقش شور. اگرچه معضل لاینحل حاشیه نشینی به ویژه در کلانشهرهای ایران، معلول رشد شهرنشینی و افزایش مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به مقصد کلانشهرها و مراکز استان ها در دهه های اخیر می باشد، با این حال، نمی توان از سهم بی تدبیری ها و ضعف های مدیریتی در حوزه های شهری و نظارت های بالادستی در شکل گیری و فراگیری “متاستاز حاشیه نشینی” چشم پوشی کرد.
کارشناسان مسایل شهری و مدیریتی معتقدند، ضعف نظارت های مدیریتی، خلاء های قانونی، فقدان سیاست ها و برنامه های شفاف و تعیین کننده در حوزه شهرسازی و دست کم، بی توجهی به رعایت و اجرای دقیق قوانین موجود و در کنار این ها، تساهل و تسامح ادامه دار در حوزه برخورد و جلوگیری از رشد و افزایش حاشیه نشینی، عدم اجرای قوانین و مقررات موجود، بی توجهی به اجرای طرح های تفضیلی و جامع در پروسه توسعه شهری و ساخت و سازها، تثبیت کاربری های مصوب شهری و صیانت از آن ها، تعیین تکلیف خط و مسیر توسعه بلندمدت شهرها در افق 50 ساله، رهاسازی موضوع انتقال و حذف ساخت و سازهای غیررسمی مسکونی، خدماتی، کارگاهی، تولیدی و صنعتی در داخل و حریم شهرها، عدم رعایت حریم و محدوده شهرها در پروسه توسعه و مواردی از این دست، اصلی ترین دلایل دخیل در افزایش حاشیه نشینی شهری به شمار می روند که امروز، کلانشهرها و مراکز استان ها را تحت تاثیر خود قرار داده و در تقارنی ناهمگون، به شکل گیری بافت های شهری متفاوت و بعضا متضاد از هم منجر شده است.
در این میان، ضعف و ناتوانی مدیریت های شهری در کلانشهرها به ویژه تبریز در اعمال نظارت های مستمر و جلوگیری از توسعه حاشیه نشینی از یک سو، ناتوانی پارلمان شهری در اتخاذ سیاست ها و برنامه های راهگشا در این حوزه از سوی دیگر، درکنار خلاء اعتبارات و بودجه های کلان عمرانی در حوزه احیاء، انتقال، توانمندسازی و بهسازی این دسته از بافت های شهری عمدتا فاقد اصول و استانداردهای شهرسازی و معماری، بر بلاتکلیفی این معضل بزرگ شهری دامن زده است.
این وضعیت سبب شده است که به موازات توسعه و افزایش حاشیه نشینی شهری و حاشیه نشینی صنعتی به اذعان رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر، شهر تبریز به شکلی گازانبری، در میان همین بافت ها و عناصر ناهمگون شهری بلعیده شود.
تراکم و افزایش روزافزون واحدهای تولیدی، صنعتی، کارگاهی، خدماتی و حتی مشاغل مزاحم در حاشیه و درون بافت های شهری تبریز، این روزها چهره ای کریه و غیرقابل تحمل از تبریزی ساخته است که زمانی به عنوان یکی از زیباترین مقاصد گردشگری مطرح بود و امروز، در حصار عذاب آور حاشیه نشینی شهری و صنعتی، در چهارگوشه خود گرفتار آمده است.
اوضاع اسف بار ورودی های سه گانه تبریز در جهات غربی، جنوب غربی و شرقی، حاشیه اتوبان های پاسداران، کسائی، آزادراه تبریز، سهند، شهرک های صنعتی و کارگاهی واقع در مسیر ترانزیتی تبریز، از مایان تا شهرک شهید سلیمی، مناطق صنعتی کندرود و کرکج و سه راهی اهر و باسمنج تا آرپادره سی، کل بدنه شمالی، جنوبی مسیر پل کابلی تا هتل مرمر و ده ها ناحیه و محله کارگاهی، نمایشگاهی، خدمات خودروئی و غیره در مرکزی ترین محلات و مناطق شهری، از تبریز، لقمه ای بلعیده شده در دل این دسته از بافت های، حاشیه ای، فرسوده، صنعتی و مشاغل مزاحم ساخته که عملا، هم زندگی عادی را برای شهروندان مختل کرده و هم، ترافیک شهری و دیگر معضلات اجتماعی را به این شهر تاریخی تحمیل نموده است.
این درحالی است که برخلاف رشد سریع توسعه و افزایش چنین بافت های مزاحم و ناهمگون، سیاست ها، اقدامات و مداخلات لاک پشتی مدیریت های شهری و استانی در ادوار مختلف نیز، دوای درد مورد نیاز برای درمان غده سرطانی حاشیه نشینی های شهری و صنعتی که حالا به نقطه “متاستاز” رسیده است، نبوده و مسوولان و شهروندان، تسلیم جریان بلعیده شدن تبریز به دست حاشیه نشینی شده اند.
در چنین اوضاعی، نه اجرای پروژه های حداقلی مسیرگشایی مسکن گونه، نه اجرای طرح های به اصطلاح مقاوم سازی مسکن، نه انتقال محدود واحدهای مسکونی در معرض خطر و نه اجرای پروژه های موسوم به “نجات تبریز” نیز نتوانسته و نخواهد توانست، متاستاز حاشیه نشینی تبریز و بلعیده شدن آن را دوا کند …