چالشهای دیپلماسی در سایه ایدئولوژی؛ دولت پزشکیان زیر فشار جبهه پایداری
- شناسه خبر: 2345
- تاریخ و زمان ارسال: 9 آذر 1403 ساعت 20:09
- بازدید : 20
- نویسنده: گلبرگ تبریز

سرویس سیاسی گلبرگ تبریز.این جریان که به آرمانگرایی مطلق و تقابل با غرب شهرت دارد، این بار دولت دکتر پزشکیان و حتی اصولگرایان میانهرو مانند محمدباقر قالیباف را هدف قرار داده است. این رویکرد چه پیامدهایی برای سیاست داخلی و خارجی کشور به دنبال دارد؟
تقابل با نمادهای تعاملگرایی
محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه و معمار اصلی برجام، همچنان یکی از اهداف اصلی جبهه پایداری است. این جریان با بهرهگیری از ابزارهای قانونی نظارتی، بهویژه ماده ۲۳۴ آییننامه داخلی مجلس، درصدد حذف نمادهای تعاملگرایی از ساختار حکومتی است. ظریف بهعنوان چهرهای نمادین در کاهش تنشهای بینالمللی، محور اصلی انتقادات جبههای است که سیاست خارجی را از زاویهای صرفاً ایدئولوژیک تفسیر میکند و جز آن به هیچ اصولی بسنده نمی کنند.
دولت سایه؛ تاکتیکی قدیمی در قالبی جدید
شکست سعید جلیلی، کاندیدای مورد حمایت جبهه پایداری در انتخابات ریاستجمهوری، این جریان را به سمت تقویت ایده “دولت سایه” سوق داده است. جلیلی که با شعارهای آرمانگرایانه نتوانست رأی اکثریت مردم را کسب کند، اکنون با حمایت جبهه پایداری در قالبی غیررسمی به نقد دولت پزشکیان و سیاستهای قالیباف میپردازد. این رفتار، تلاشی برای تاثیرگذاری غیرمستقیم بر سیاستگذاریها و تضعیف دولتهای منتخب به شمار میآید.
اختلافات درونجناحی؛ حملات به رئیس مجلس
براساس اطلاعات موجود در رسانه ها و اخبار منتشر شده در دسترس، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس و از چهرههای میانهرو اصولگرا، نیز از تیر انتقادات جبهه پایداری در امان نمانده است. این جریان به دلیل مدیریت مجلس و مواضع انعطافپذیر قالیباف در قبال مسائل بینالمللی، او را تهدیدی برای ایدئولوژی خود تلقی کرده و از ابزارهای قانونی برای اعمال فشار بر او بهره میگیرد. این کشمکشها، عمق اختلافات درون جناح اصولگرا را نمایان میسازد.
سیاست خارجی در تقابل با واقعیتها
دولت پزشکیان که با شعار تعامل سازنده و کاهش تنشهای بینالمللی بر سر کار آمده است، با مانعتراشیهای جبهه پایداری روبهرو است. این جریان با تضعیف مسیرهای دیپلماتیک و تقویت گفتمان تقابل با غرب، دولت را در تحقق وعدههای خود ناکام گذاشته و به افزایش فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر جامعه دامن زده است.
آرمانگرایی در تضاد با نیازهای ملی
شعار “نه شرقی، نه غربی”، که زمانی مبنای سیاست خارجی ایران بود، امروز با نیازهای جدید کشور هماهنگی ندارد. جبهه پایداری با تفسیر محدود این اصل، چهرههایی مانند ظریف و قالیباف را به دلیل رویکردهای تعاملگرایانه مورد انتقاد قرار میدهد. این سیاستها، فرصتهای بینالمللی کشور را محدود کرده و بحرانهای داخلی را تشدید کرده است.
آینده سیاست ایران؛ تعامل یا تقابل؟
تحرکات جبهه پایداری، از تلاش برای حذف چهرههای کلیدی تا فشار بر اصولگرایان میانهرو، نشاندهنده چالشهای اساسی در فضای سیاسی کشور است. در حالی که ایران برای مقابله با بحرانهای منطقهای و جهانی نیازمند انسجام داخلی است، رویکرد تقابلی این جریان میتواند به شکافهای بیشتر منجر شود. پرسش اساسی این است که آیا جبهه پایداری میتواند با این سیاستها به اهداف خود برسد، یا هزینههای ملی را افزایش خواهد داد؟
محمدرضا ایازی روزنامهنگار و کارشناس ارشد علوم سیاسی