آن «ابرمرد» آمد!
- شناسه خبر: 4874
- تاریخ و زمان ارسال: 15 تیر 1404 ساعت 21:09
- منبع: فارس
- بازدید : 23
- نویسنده: گلبرگ تبریز

گلبرگ تبریز.احد نقش شور. ما که همیشه به بودن و حضورش مانوسیم، دلمان به همین بودن و آمدن های گاه، گاهش میان مردم قرص است؛ اما شگفتانه این آمدن، از جنس امید بود، امیدی که در قلب ایران دمیده شد، پاسخی دندان شکن به یاوه های خفاشانی بود که “او” را برنمی تابند و نبودن چند روزه اش را قیاس از خود می کردند، آمدن او، از همان جنس “آخیش” گفتن های پس از “دل آشوبه” بود.
برعکس آمدن های قبلی، این بار، “یهوئی” آمدنش از آن “در آهنی” حسینیه، هم “دل برد” و هم “دل ریخت”، “دل آشوبه جذاب” او، بغض را در گلو، اشک را در چشم و قوت قلب دوباره را در دل نشاند تا فرق فرماندهی که از جنگ بر می گردد با فرماندهی که از جنگ می گریزد، در شب “عاشورای حسینی”، به شکلی معنادار نمایان شود.
البته نرفته بود که برگردد، بود، مثل تمام این نیم قرن همراهی اش با ما، مثل آن ۸ سال دوران دفاع مقدس، که فرمانده جنگ بود، مثل همه سالها و دهههای بییاوری ملتی که جزء “او” و خدای او، پناهی نداشتند، مثل همین ۲۰ روزی که در عالی ترین درجه و سطح، فرماندهی اش را به رخ جهان و دشمنان کشید.
زبان بدن، عمق نگاه، طمانیه قلبی، صلابت و قامت استوار، گام های استوار و آرامش بی بدیل و بی مانندی که داشت، بهت توام با تحسین جهانی را دوباره برانگیخت و باز، تیتر یک همه رسانه های عالم شد، آن “ابرمرد” آمد، تا بار دیگر، خواب های ناتعبیر دشمن، به کابوسی بزرگ تر از هر زمان دیگری تبدیل شود.
رهبر انقلاب، مصداق فرماندهی شجاع و نترس، دشمن شکن، غیور و سردار ایستاده در میدان است، طوفان حوادث، ذره ای از عشق و همراهی اش با ایران و ملت نکاست، او، دوباره “خار چشم” دشمنان شد و ثابت کرد نه تهدیدشان، نه اساعه ادبشان و نه رجزخوانی هایشان، ذره ای از ایران دوستی، مردم داری و شجاعت “آقا” نمی کاهد.