• ورزشی
  • شهری
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • فرهنگی
  • ورزشی
  • شهری
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • فرهنگی
Telegram Eaparat Whatsapp Eeitaa

۱۹ شهریور , ۱۴۰۴ ساعت ۱۱:۳۳

  • صفحه نخست
  • آخرین اخبار
    • اجتماعی
    • فرهنگی
    • ورزشی
    • شهری
    • اقتصادی
  • عکس
  • فیلم
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • صفحه نخست
  • آخرین اخبار
    • اجتماعی
    • فرهنگی
    • ورزشی
    • شهری
    • اقتصادی
  • عکس
  • فیلم
  • درباره ما
  • تماس با ما
جستجو

روز شهردار؛ از قهرمان جارو به دست تا مردان چمدان به دست

  • شناسه خبر: 3766
  • تاریخ و زمان ارسال: 25 اسفند 1403 ساعت 12:06
  • منبع: فارس
  • بازدید : 23
  • نویسنده: گلبرگ تبریز
باکری 1
گلبرگ تبریز. مهدی باکری شهردار بود، اما جارو به دست گرفت؛ در دل شب، در دل سکوت، در کوچه‌های خاکی و پر از غبار. اما حالا، برخی شهرداران، چمدان به دست گرفته‌اند! چمدانی که مقصدش نه کوچه‌های خاک‌گرفته شهر، بلکه خیابان‌های پرزرق‌وبرق دبی است!
سحرگاه بود. کوچه‌های شهر در سکوتی سنگین فرو رفته بودند. هیچ صدای وزیدن باد، هیچ نجوا و سخنی در هوا نبود. فقط صدای گام‌های آرام یک مرد بود که در دل شب، در دل سکوت، برگ‌های خشک و غبار شب را از خیابان جمع می‌کرد. چراغ‌های خیابان یکی یکی خاموش می‌شدند و شهر در آن لحظات سرد و بی‌صدا، گویی به خواب عمیقی فرو رفته بود. اما این مرد، همچنان بی‌صدا و بی‌وقفه، دست به جارو برده بود. صورتش را با پارچه‌ای پوشانده بود، گویی نمی‌خواست کسی او را بشناسد. اما در حرکت دست‌هایش، در خستگی محو شانه‌هایش، چیزی بود که دل هر بیننده‌ای را می‌لرزاند. چشمانی که از پشت پارچه برق می‌زدند، لبخندی که بر لبانش باقی بود، همه چیز او را به نوعی خاص و بی‌همتا می‌ساخت.
رهگذری که برای خرید نان از خانه بیرون آمده بود، در دل سکوت ایستاد. این مرد را می‌شناخت، حتی اگر صورتش پوشیده بود. همینطور که به قدم‌هایش نگاه می‌کرد، در دلش این سوال پیچید: آیا این اوست؟ گامی جلوتر گذاشت، به تردید سلامی داد و با صدایی لرزان گفت:آقا مهدی؟!
مرد لحظه‌ای درنگ کرد، سپس چشمان مهربانش از پشت پارچه برق زد. همان نگاه آرام، همان لبخند محو، بله، او مهدی باکری بود. شهردار ارومیه که در دل شب، در دل سکوت، اینگونه خود را در خدمت مردم قرار داده بود.رهگذر با ناباوری سر تکان داد.
شما اینجا چه می‌کنید؟ شما که شهردارید!مهدی نگاهش را از او گرفت. نگاهش سنگین بود، اما در دلش هیچ چیزی جز آرامش نداشت. نمی‌خواست توضیح دهد، نمی‌خواست از جایی بگوید که مردم ندیده و نشنیده بودند. اما رهگذر، همچنان با چشمانی پر از سوال، جلوتر رفت و با لحنی پرسشگر ادامه داد:پس رفتگر محله کجاست؟ چرا شما جارو به دست گرفته‌اید؟
مهدی نفس عمیقی کشید، به زمین نگاه کرد و با همان لحن همیشگی، آرام و مطمئن گفت: زن رفتگر محله بیمار شده بود. مرخصی خواست، اما به او گفتند اگر بروی، کسی جایت را نمی‌گیرد. او پریشان و نگران، پیش من آمد. دلم نیامد، گفتم برو، استراحت کن… و خودم آمدم جای او.رهگذر اشک در چشمانش حلقه زد. بغضش را فرو خورد، اما نتوانست جلوی احساساتش را بگیرد.
جلوتر رفت، جارو را از دست مهدی گرفت و با صدای لرزانی گفت:این کار شما نیست! شما شهردارید! بگذارید من انجامش دهم!اما آقا مهدی فقط لبخند زد. جارو را محکم‌تر در دست گرفت و با لحنی که مهر در آن موج می‌زد، گفت:شهردار که باشم، نمی‌توانم رفتگر هم باشم؟ کار برای مردم، مقام نمی‌شناسد. فقط برو… نگذار کسی بفهمد که امشب، رفتگر این کوچه، همان شهردار شهر است.رهگذر با چشمانی اشک‌آلود از او دور شد، اما قلبش همانجا، در همان کوچه، در دستان آن مرد باقی ماند. قلبی که در سکوت، در عشق به مردم، در عمل، نه در گفتار، معنادار شده بود.

تبادل تجربه با باکری‌ها

چند نفر از مسئولان ما حاضرند چکمه بپوشند و وارد خیابان‌های شهر شوند؟ چند نفرشان میان مردم زندگی می‌کنند، نه فقط برایشان تصمیم می‌گیرند؟ چند نفرشان وقتی کارمندی به کمک نیاز دارد، به‌جای قانون و دستور، دست یاری دراز می‌کنند؟مهدی باکری فقط یک شهردار نبود، او یک معیار بود… معیاری برای خدمت. امروز اگر شهرداری‌ها و مدیران، یک روز جای کارگران خود بایستند، شاید معنای واقعی «مردمی بودن» را درک کنند.و شاید دیگر هیچ‌کس احساس نکند که اگر برود، کسی جای او را نمی‌گیرد…و امروز؟مهدی باکری شهردار بود، اما جارو به دست گرفت… در دل شب، در دل سکوت، در کوچه‌های خاکی و پر از غبار. اما حالا، برخی شهرداران، چمدان به دست گرفته‌اند!
چمدانی که مقصدش نه کوچه‌های خاک‌گرفته شهر، بلکه خیابان‌های پرزرق‌وبرق دبی است!«تبادل تجربه!» این را اسم سفرشان گذاشته‌اند.اگر قرار است از جایی درس بگیریم، چرا از خودمان یاد نگیریم؟ چرا از مهدی باکری که «مدیریت» را نه در سفر، بلکه در عمل، در کوچه‌های خودی معنا کرد؟یکی شهردار بود و رفتگر شد… و دیگرانی که شهردارند، اما توریست شدند!مدیریت را از سفرهای دبی نمی‌توان یاد گرفت.
شاید بهتر باشد مدیران، چمدان‌هایشان را ببندند و به جای دبی، برگردند به کوچه‌های شهرشان… شاید آنجا چیزی برای یاد گرفتن باشد! شاید آنجا در دل مردم، در دل زندگی، در دل همان کوچه‌ها، بتوانند دلیلی تازه برای خدمت پیدا کنند.شهرداری که در دل مردم باشد، در دل مشکلات، در دل فقر و نیاز، نه در دنیای پر زرق و برق، همیشه برتر است.
گزارش فارس حاکی است، در حالی که شهروندان تبریز با مشکلات اقتصادی و معیشتی روبه‌رو هستند، مقامات شهرداری این شهر از جمله شهرداران مناطق و مدیران سازمان‌های وابسته به شهرداری، به‌طور نوبتی عازم دبی می‌شوند. این سفرها که به‌صورت زنجیره‌ای صورت می‌گیرد، در سکوت کامل برگزار می‌شود و شورای شهر تبریز هیچ واکنشی نسبت به آن نشان نداده است. این وضعیت موجب طرح پرسش‌هایی جدی در افکار عمومی شده است؛ آیا این سفرها ضرورت دارند و با هزینه عمومی انجام شوند؟
#شهرداری_تبریز #مهدی_باکری

مطالب مرتبط

photo 2025 07 29 11 19 12

تبریز در ترافیک و چالش‌های شهری

یادگار

آمادگی استادیوم یادگار امام برای میزبانی تراکتور در لیگ نخبگان آسیا

روستایی

نمایشگاه توانمندی‌های روستاییان و جوامع محلی آذربایجان شرقی در ارس برگزار می‌شود

نصیر

ارکستر بزرگ تبریز به افتخار استاد شهریار روی صحنه می‌رود

پشتو

وقوع دو سانحه رانندگی در راه روستای پشتو در کمتر از یک ماه!

IMG 3170

سایه کمبود مدیران صنعتی تحول آفرین در آذربایجان شرقی

photo1756874044

آب‌های ژرف: گنجینه پنهان ایران برای عبور از بحران آب

فرزین

دستور رئیس بانک مرکزی برای اعطای تسهیلات خرید تراکتور به کشاورزان

لغو پاسخ

پانزده − نه =

جدیدترین مطالب

آرشیو خبر ها
  • photo 2025 07 29 11 19 12
    یاداشت روز 16 شهریور 1404

    تبریز در ترافیک و چالش‌های شهری

  • یادگار
    ویژه سردبیر 15 شهریور 1404

    آمادگی استادیوم یادگار امام برای میزبانی تراکتور در لیگ نخبگان آسیا

  • روستایی
    ویژه سردبیر 15 شهریور 1404

    نمایشگاه توانمندی‌های روستاییان و جوامع محلی آذربایجان شرقی در ارس برگزار می‌شود

  • نصیر
    ویژه سردبیر 14 شهریور 1404

    ارکستر بزرگ تبریز به افتخار استاد شهریار روی صحنه می‌رود

  • پشتو
    ویژه سردبیر 13 شهریور 1404

    وقوع دو سانحه رانندگی در راه روستای پشتو در کمتر از یک ماه!

  • IMG 3170
    یاداشت روز 13 شهریور 1404

    سایه کمبود مدیران صنعتی تحول آفرین در آذربایجان شرقی

جدیدترین مطالب

  • تبریز در ترافیک و چالش‌های شهری
  • آمادگی استادیوم یادگار امام برای میزبانی تراکتور در لیگ نخبگان آسیا
  • نمایشگاه توانمندی‌های روستاییان و جوامع محلی آذربایجان شرقی در ارس برگزار می‌شود
  • ارکستر بزرگ تبریز به افتخار استاد شهریار روی صحنه می‌رود
  • نقش فرمانداری هوراند در به خاک سیاه نشستن مردم مظلوم پشتو چیست!؟ وقوع دو سانحه رانندگی در راه روستای پشتو در کمتر از یک ماه!
  • سایه کمبود مدیران صنعتی تحول آفرین در آذربایجان شرقی
  • آب‌های ژرف: گنجینه پنهان ایران برای عبور از بحران آب

پربازدیدترین ها

  • بازدید: 851 تبریز، گنجینه‌ای پشت درهای بسته | دیپلماسی شهری؛ کلید گمشده تبریز در قفل جهانی؟
  • بازدید: 633 گازرسانی یا مرگ میراث؟ بازار تبریز در آستانه خروج از یونسکو | بازار تبریز در تله شعله های گاز
  • بازدید: 600 اهمیت پیاده روی اربعین
  • بازدید: 571 تبریز در ترافیک و چالش‌های شهری
  • بازدید: 547 روز خبرنگار؛ پاسداشت حقیقت‌جویی و آگاهی‌بخشی
  • بازدید: 517 بازار تبریز رستوران کجا بریم؟/ 10 رستوران معروف بازار تبریز
  • بازدید: 488 ساعت کاری ادارات آذربایجان شرقی تغییر یافت
پایگاه خبری گلبرگ تبریز به شماره مجوز 96365 به مدیر مسئولی طاهر خیری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز انتشار دریافت کرده است. وی که دانش آموخته روزنامه نگاری می باشد سالها در مطبوعات کشوری و استانی قلم فرسایی کرده است.

دسترسی سریع

  • ورزشی
  • شهری
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • فرهنگی
  • ورزشی
  • شهری
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • فرهنگی

شبکه های اجتماعی

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید …

Eaparat Whatsapp Telegram Instagram Eeitaa

مجوز سایت

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی گلبرگ تبریز   می باشد.
طراحی و توسعه: مرکز طراحی سایت سایت فــــا