قند ریز پیشگام مکتب سقاخانه و قهوه خانه معاصر ایران
- شناسه خبر: 3702
- تاریخ و زمان ارسال: 21 اسفند 1403 ساعت 0:01
- بازدید : 19
- نویسنده: گلبرگ تبریز

گلبرگ تبریز. پنجاه و نهمین سالمرگ یکی از هنرمندان ملی ایران را در اسفند ماه جاری در خاموشی پشت سر گذاشتیم.منصور قندریز تبریزی چهره درخشان نقاشان نوگرای تاریخ معاصر ایران است..وی در سال ۱۳۱۴ ه.ش در تبریز متولد شده بدلیل علاقه به هنر نقاشی در هنرستان میرک تبریز شروع به تحصیل کرده و سپس برای بهره مندی از اساتید مرکز دست به مهاجرت زده و از هنرستان هنرهای زیبای تهران دیپلم گرفته ودر دانشکده هنرهای تزیینی تهران به تحصیلات دانشگاهی در زمینه هنر و نقاشی پرداخته است.وی از نقاشان نوگرا و پیشرو در مکتب سقاخانه مطرح است و آثار بی بدیع و بی نظیر، او را در ردیف نقاشان تراز اول معاصر کشور مان قرار داده است.
در سال ۱۳۳۹ ه.ش اولین نمایشگاه انفرادی را با شاهکارهای هنری خود در تالار عباسی تهران به نمایش گذاشت که مورد توجه هنرمندان ، اساتید ، مطبوعات و رادیو و تلویزیون وقت قرار گرفت و به زودی به شهرت رسید.بعدها شادروان قند ریز آثارش را در سومین و چهارمین نمایشگاه دوسالانه نقاشی تهران به نمایش گذاشت که آثارش در بین هنرمندان وقت کشور می درخشید و روز به روز بر اعتبارش می افزود .قند ریز با خلق شاهکارهای هنری چون،《چوپانان،مادر کودک ،خداحافظ، نقاشی انتزاعی و …》 مورد توجه اهل هنر و رسانه قرار گرفت ولی متاسفانه در اسفند ماه ۱۳۴۴ ه.ش در ۳۰ سالگی بر اثر تصادف اتومبیل در تهران به رحمت ایزدی پیوست و عمر کوتاهش اجازه نداد به خلق شاهکارهای هنری در حین پختگی بپردازد.
در نمایشگاههای دوسالانه نقاشی دوره های بعد نیز بخشی از آثارش در فقدانش به نمایش عموم در می آمد و اعجاب اهل هنر را بر می انگیخت با این حال وی آثار زیادی در مدت کوتاه عمر خود خلق کرده که تاکنون در نمایشگاههای داخلی و خارجی به نمایش عموم گذاشته شده است.چندی پیش یکی از تابلوهای هنری قند ریز به قیمت یک میلیارد و سی صد میلیون تومان در یک حراجی هنری در تهران بفروش رفت.
اساتید هنر نقاشی ایران می گویندنقاشی های منصور قندریز نشان دهنده سبکی متمایز از مدرنیسم شرقی است. استفاده او از عناصر نقاشی ایرانی، نقوش سنتی، تصاویر نمادین و مضامین اساطیری و آیینی، همراه با الهام گرفتن از هنرمندان غربی مانند هانری ماتیس، همگی به توسعه این سبک در ایران کمک کرده است.
وی به همراه مرتضی ممیز، سیروس مالک، صادق تبریزی، فرامرز پیلارام، قباد شیوا، فرشید مثقالی و چند هنرمند دیگر، تالار ایران را تأسیس کردند که هدفش هنر و هنرمند و معرفی آثار آنان بود. در دهه چهل متولیان وقت فرهنگ و هنر پس از درگذشت منصور قندریز، تالار ایران به گالری قندریز تغییر نام داد و امروزه از نگارخانههای تعطیل شده تهران است. که بعد از انقلاب تعطیل شد. در نقد و بررسی موشکافانه اش می گویند.
از ویژگی های آثار او تلفیق سنت ایرانی، نگارگری و مدرنیسم غربی است. رنگ های تخت و روشن و پیکره هایی که یادآور شخصیت های اساطیری است که به سادگی و با انتزاع به تصویر کشیده شده اند. نقش مایه های تزیینی و سنتی آثار او را باعث تفاوت عمده اش با دیگر هنرمندان این مکتب شده است.
منصور قندریز از هنرمندان موج نوسنتگرایی ایران و یکی از بنیانگذاران مکتب سقاخانه بود. او با رجوع به عناصر برگرفته از هنر سنتی و تلفیق آنها با ساختار هنر مدرن، نوعی مدرنیسم ایرانی ایجاد کرده است. …
اندکی بعد رویکردهای اساطیری و مضمونهای رازآمیز کهن نیز در آثار قندریز پدیدار شدند. در واقع منصور قندریز از حدود سال ۱۳۴۲ با تغییر جهت ناگهانی در آثارش به طرف مکتب سقاخانه رفت. در آثار دو سال آخر عمر قندریز، رنگها تخت نیستند و به باور بسیاری از کارشناسان هنر کیفیت نقاشانه دارند.
در این آثارش شکلهای هندسی به صورت موزائیکی در کنار هم قرار میگیرند تا فرمهای سقاخانهای ساخته شوند. آثاری که در آنها اشیای سقاخانه از گلدستهها و گنبد امامزاده گرفته تا ضریح و قفل بازنمایی میشوند.قندریز با پشت سر گذاشتن جنبه آکادمیک و پس تقلید از شیوههای امپرسیونیسم و پست امپرسیونیسم، در دورهای تحت تأثیر نقاشی قدیمی چین قرار گرفت. مایه های عاریت گرفته از مکتب نقاشی تبریز نیز در بن مایه های فکری او دیده می شود.
اما قند ریز به مرور سراغ سبک شخصی خودش رفت و در همان دوران بود که سطوح رنگی تخت و روشن به همراه خطها و پیکرهای بلندقامت و سرهای کوچک با لباسهای ساده روستایی سر از آثارش درآوردند.صاحب نظران هنر مکتب قهوه حانه معنقدنددر مجموع، منصور قندریز در طول زندگی حرفهای خود مسیری از آثار فیگوراتیو تا انتزاعی را طی کرد. اگر چه فرم های انسان و حیوان در آثار هنری او به تدریج به اشکال ساده و هندسی تبدیل شدند، اما هرگز به طور کامل به نقطه انتزاع مطلق نرسیدند. آثار هنری منصور به دلیل استفاده از سطوح رنگی مسطح و خطوط گسترده نمای جانبی به عنوان ویژگی های سبک متمایز شناخته شده است.
ما معتقدیم با این آثار برجسته که قند ریز از خود به یادگار گذاشت مثل همشهری اش صمد بهرنگی که آثارش در مدت کوتاهی همزمان جامعه فرهنگی ایران را تحت تاثیر خود قرار دادند اگر این ستارگان آسمان هنر و فرهنگ تبریز یکی در ارس و دیگری در تصادف جان نمی باختند و ایزد تعالی عمر کامل به آنها می داد شاهکارهای صمد و منصور جهانی می شدند. و در یونسکو در جمع بزرگان فرهنگ و هنر جهان قرار می گرفتند با اینکه هم اکنون نیز در فهرست بزرگان تاثیر گذار هنر و فرهنگ نام بزرگ و آشنایی دارند. حیف که شهردار و شورای شهرتبریز تاکنون هیچ مکان فرهنگی و خیابان و حتی کوچه ای را بیاد این دو هنرمند و نویسنده بنام ایرانی نامگذاری نکرده اند واین قصور و بی محلی درحال و آینده با تنفراهل فرهنگ و هنر مواجه شده و خواهد شد. ۵ سال پیش
انتشارات 《نظر》 کتابی با عنوان «از آفتابی تا آفتابی دیگر» را منتشر کرد که مجموعهای از آثار برگزیده منصور قندریز را در خود جای داده است. این کتاب جدای از نمایش آثار هنری منصور قندریز، به زیربنای نظری و فکری رویکرد هنری او، به ویژه پرداختن او به بدویگرایی و اسطورهگرایی به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و هنری گذشته، می پردازد. این رویکرد زمینه ساز شکل گیری مکتب سقاخانه ایران بود. شاهکارهای این فرزند هنرمند و ناکام تبریز
در حراجهای مهم داخلی و بینالمللی از جمله حراج تهران، حراج میلون اَند اسوسیز، حراج ساتبیز، حراج کریستیز دبی و غیره به فروش رسیده است و برخی آثار زیبا ومنحصر بفرد قند ریز به میلیاردها تومان به فروش رفته و تعدای از این آثار به ذخایر مجموعه داران هنری ایران،آسیا،اروپا راه یافته و یا در موزه های مطرح در سطح جهانی برای بازدید علاقمندان و اهل نظر و هنر به نمایش در آمده است. وبا این حال بقول فرید اسلامی رئیس انجمن نقاشان تبریز این هنرمند ملی در زادگاه خود ناشناخته و مظلوم مانده است.
●محمد فرج پور باسمنجی