
وقتی ترحم سرمایه میسازد؛ روایت تکدیگری مدرن در تبریز
گلبرگ تبریز. طاهره اشرفیان. در شهری که حافظه ندارد، در تکرار بیپایان روزمرگی، هر روز با چهرههای تکراری مواجه میشویم که گویا به بخشی از منظرهی شهر تبدیل شدهاند. زن جوان و پیرزنی که پیشتر کنار هم دیده میشدند، حالا خیابان را میان خود تقسیم کردهاند—یکی بالای خیابان را قرق کرده، دیگری پایین را. دیگر خبری از شیفتی کار کردن نیست؛ انگار هرکدام صاحب قلمرویی شدهاند. این تغییر نهتنها نشانهای از استمرار حضورشان است، بلکه از نوعی نظم پنهان در دل بینظمی شهری حکایت دارد. خیابان؛ محل اجرای گدایی حرفهای تکدیگری دیگر واکنشی به فقر نیست. در بسیاری موارد، با...