ترجیع بند شنیدن صدای مردم، شنیدن صدای روابط عمومی در سازمان است
- شناسه خبر: 4397
- تاریخ و زمان ارسال: 16 اردیبهشت 1404 ساعت 6:50
- بازدید : 5
- نویسنده: گلبرگ تبریز

گلبرگ تبریز. نظر به ضرورت شنیدن صداهای مختلف در جامعه و نقش پررنگ روابطعمومی در انتقال این صداها به مسئولین سازمان های مربوطه ،” شنیدن صدای مردم” به عنوان شعار هفته روابطعمومی سال ۱۴۰۴ کشور از سوی سیدغلامرضا کاظمیدینان، رئیس شورای سیاستگذاری هفته روابطعمومی اعلام شد
بدون تردید در عصر کنونی هیچ قدرتی به اندازه خواست و اراده مردم در ساماندهی امور جامعه موثر و کارگشا نیست و برای اداره امور کشور از پایینترین سطح کاری، تابالاترین ردههای اجرایی کشور، به رأی مستقیم و غیرمستقیم مردم است. و “همه سازمانها، برای بقا، نیازمند اندیشه های نو ونظرهای بدیع و تازه اند. افکار و ایده های جدید همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می شوند و آن را از فنا نجات می دهند”(الوانی ،2006). افکار عمومی در اسلام نیز همواره مورد تاکید بوده است. و آیه «فبشر عبادالذین فیستمعون القول»” شما به درون مردم بروید و ببینید ایشان چه می گویند” به عنوان منشور ارتباطات وافکار عمومی ،نقش مهم و حساس افکار عمومی و تاثیرات آن را بر ما می نمایاند و مولای متقیان حضرت علی ( ع) می فرمایند : ” تنها استدلال مردم به شایستگی شایستگان ، همان چیزی است که خداوند بر زبان بندگانش جاری می سازد. و این جملۀ مشهور و ضربالمثلشدۀ ژان ژاک روسو که «صدای مردم، صدای خداست» یا از شعر سهراب که می گوید «صدا کن مرا، صدای تو خوب است.» نشانگر ارزش صدای مردم و شنیدن به موقع آن است.
صدای مردم ارتباطی دو طرفه و مستقیم است که بین مردم و روابط عمومی سازمان برقرار میشود و روابط عمومی اطلاعات حاصل از صدای مردم را که از راههای رسمی و غیررسمی دریافت می کند با مدیران سازمان به اشتراک میگذارند و نظرات مردم را در فرآیند تصمیمگیری سازمان مشارکت میدهند و از این نظرات و ایدهها در ارتقای کسبوکار بهره میبرند. شنیده شدن این صداها با استقبال سیستم سازمانی موجب میشود تعارضات کاهش یابد، ارتباطات گسترش یابد . بنابراین، شنیدن صدای مردم نه تنها حق ابراز نظر عمومی در مورد سازمان، بلکه شامل تشویق به مشارکت و استفاده از تجربه و بینش همگانی درپیشبرد اهداف سازمانی است. و باید شنیده شود. این مساوات در شنیده شدن صدای مردم میتواند اثراتی چون اعتماد بیشتر، تعهد، وفاداری و تلاش بیشتر برای همراهی باسازمان را به همراه داشته باشد. پایدار شدن این مساوات در شنیده شدن صداهای مختلف در دراز مدت میتواند بر فرهنگ و اخلاقیات و استراتژیهای سازمان اثر گذاشته و با کاهش رفتارهای سیاسی در جهت کسب قدرت و همچنین پویایی سازمان برای مشارکت در ایجاد تغییر و بهبود، نوعی مزیت رقابتی را برای سازمان به ارمغان آورد.
با نگاهی گذرابه حال و روز روابط عمومی در سازمان های دولتی به یاد بیت ترجیع بند در ادبیات و شعر و شاعری افتادم که شاعر برای رهایی از تنگنای قافیه، «ترجیع» میکند (سیروس شمیسا،1370)و بیتی یکسان و بیگانه با قافیۀ هر خانه، خانهها را به هم میپیوندد(ثروتیان، بهروز،1346). وبرای دلپسند بودن و برجستگی مضمون و تمهید یا آماده ساختن شنونده برای بیت بعدی ترجیع می کند(نشاط محمود،1346)
” ادوارد برنیز ” پدر روابط عمومی مدرن : در تعریف روابط عمومی می گوید: روابط عمومی یعنی سه مفهوم “مردم را مطلع کنید” ، “مردم را همگرا کنید” و “مردم را متقاعد کنید.” آنچه از این تعریف استنباط می شود ، ارتباط دو جانبهای میان سازمان و افراد را شکل دادن و در جهت جلب اعتماد مردم و افرادی که میتوانند به سازمان کمک کنند، گام بر داشتن، تفاهم و پشتیبانی کسانی را که سازمان با آنها سر و کار دارند به دست آورن در ذات روابط عمومی است. اگر برای روابطعمومی دو پایه متصور باشیم، یک پایه سازمان و پایۀ دوم و اصلیاش مردم است .در ساختارهایی که مردم برای آنها اهمیت یا نقشی در کارکردشان ندارند، نهاد روابطعمومی یک زائده و یک پدیدۀ بلااستفاده تلقی می شود و در خوشبینانهترین حالت، یک پدیدۀ تشریفاتی و غیر کاربردی محسوب می گرددبا این وصف ،مهندسی افکار عمومی سازمان با حضور روابط عمومی و توسط روابط عمومی صورت میگیرد. روابط عمومی است که با «نظرسنجی» یا «افکارسنجی» جریان افکار عمومی را میشناسد و برای ترمیم، تغییر، تشدید یا همراهی با آن برنامهریزی میکند. ودر این مسیربرای موفق شدن باید پویا و همیشه جلوتر از افکار عمومی حرکت کند. تابتواند از دستاوردهای جدید روابط عمومی و ارتباطات که در کل دنیا در حال تغییر و تحول است بهره جسته و سازمان را در رسیدن به اهداف خود یاری کند .
برای حفظ این پویایی در روابط عمومی اگر مدیران سازمان ها به موقع و در زمان درست برای برطرف کردن مشکلات وزمینهسازی لازم برای فراهم ساختن زمینه شنیده شدن آواهای سازنده و داوطلبانه درون و برون سازمانی را ایجاد نکنند ،عدم برقراری ارتباطات ازدرون به بیرون و از پایین به بالا و بالعکس در سازمان ،شیوه مدیریت آمرانه مدیران ، سکوت سازمانی و سکون شغلی در روابط عمومی و در مواردی به فروپاشی سازمانی میانجامد.”صدا یکی از مهمترین راه ها برای کارکنان برای نشان دادن فعال بودن خود در محل کاراست”(Tan et al., 2019).
صدای کارکنان ابراز اختیاری ایده ها، پیشنهادها، نگرانیهایانظرات در مورد مسائل مربوط به کار با هدف بهبود عملکردسازمان یا واحد است(Duan et al., 2020).صدای کارکنان با بسیاری از پیامدهای فردی و سازمانی مطلوب مانند بهبود تصمیم گیری(Duan et al., 2020)،نوآوری(Ashiru et al., 2022)تعهد ،(Farndale et al., 2011)، اعتماد(Farndale et al،2012)،بهبود عدالت سازمانی ادراک شده(Duan et al 2020)،سلامت روان(Hasan ،2021)،تمایل کارکنان برای ماندن در سازمان(Amah ،2021)،مشارکت کارکنان(Holland et al., 2019)، رضایت شغلی(2018; Liang)،اثربخشی سازمانی(Jha et al., 2019)وعملکرد سازمانی(Ashiru et al., 2022)مرتبط است.
با همین قیاس اگر چه صدای هر واحد روابط عمومی صدایی جزئی و بطور انتزاعی کوتاه و کم اثر است اما در مجموعه ارکستر سازمانی ، نقشی کمال بخش را ایفا می کند. وترجیع بند شنیدن صدای مردم، شنیدن صدای روابط عمومی در سازمان است.
از همین منظرلازم است مدیریت سازمان ها به ارزش های راستین روابط عمومی پی برده و خود را در مسیر بزرگراه ارتباطی ، آنچه یک روابط عمومی هوشیار ، هدفمند و کارا توصیه می کند قرار داده و به فرا خور موضوع و شرایط به فرایند ارتباطی و در نهایت به توسعه روابط عمومی کمک کنند وبداند ضریب توفیق در اجرای برنامه های سازمانی ، مستقیماً ” با نقش فعال روابط عمومی” در سازمان مرتبط است و شنیدن صدای مردم و داشتن پیوست مردمی در تمامی برنامه ریزی های ارتباطی سازمان و پاسخگویی منطقی به باز خوردها از هر نوع آن اعم از بازخوردهای رسمی تا شوخی ها ، شایعات و اصطلاحات تازه شکل گرفته در میان مردم ، برای بازنگری و اصلاح مسیر رفته ، بسیار ضروری است و اگر سازمانی می خواهد هنر مردم داری، پاسخ گویی به افکار عمومی را سرلوحه کار خود قرار بدهند و آنرا تحقق بخشند، محتاج شنیدن صدای مردم و بخصوص شنیدن حرف مخالفان خود هستند زیرا ارزش شنیدن صدای یک مخالف بیشتر از شنیدن هزاران تعریف و تمجید است. این مسئولیت اجتماعى منجر به تحقق نخواهد شد، مگر این که در راه تحقق آن مهارت ها و تخصص در این زمینه به صورت فعال به کار گرفته شود، لازمه و ترجیع بندآن شکستن سکوت سازمانی(روابط عمومی) و تشویق سازمان به ارتباط با مردم به توسط روابط عمومی است(روابط عمومی به جای اینکه دهانشان باز باشد بهتر است گوش هایشان را باز نگه دارند) و آن هم بازمحقق نمی گردد مگربا توجه اساسی به چالش های پیش روی روابط عمومی و گوش دادن به صدای خرد شدن روابط عمومی های سازمان های دولتی در به نبود تفسیر و تعریف قانونمند و نظامند از روابطعمومی است.
ناصر اسگندریان
مدیریت سرمایه گذاری و کارشناس مسئول روابط عمومی راه آهن آذربایجان